دانلود رمان رقص نگاهت از مهین عبدی بدون سانسور
دانلود رمان رقص نگاهت از مهین عبدی بدون سانسور رایگان pdf بدون سانسور
دانلود رمان رقص نگاهت از مهین عبدی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
موضوع رمان :
تبسم دخترِ حجرهدارِ معروف حاج رسولِ اکبری، سودای ازادی در سرش دارد! اما وجودِ آدمهای اطرافش او را مدام به این نتیجه میرساند که طرز تفکرش با خانوادهاش متفاوت بوده و نمیتواند فضایِ خفقانآورِ خانواده و محله را تحمل کند! تصمیم به رفتن از خانه میکند اما…
خلاصه رمان رقص نگاهت
_ من آدمِ ملایمت نیستم! دستانش را به دور گردن علیرام حلقه میکند. _ از مردی که هنوز نتونستم چهرهش رو ببینم، هیچ انتظاری ندارم! علیرام حریصانه دست به زیپِ لباسی که در راستایِ لباسِ تبسم قرار گرفته میاندازد و آرام شروع به پایین کشیدنش میکند! تبسم برای لحظهای دستش را به رویِ دستِ مردانهی علیرام میگذارد!
_ ولی من با این نوع رابطه مشکل دارم! حلالش میکنم! هر دو از پشتِ نقابهایی که به چهرههایشان زدهاند، به هم خیره میمانند! حتی با وجودِ تاریکیِ خانهای که فقط توسط آباژورِ تزئینیِ خانه، کمی روشنایی دارد اما باز هم نقابهایشان، رویِ صورتهایشان باقی مانده! نقابهایی که در مهمانیِ امشب به صورتهایشان زده بودند!
اما با وجودِ همان تاریکیِ مختصرِ خانه، هر دو بشدت مصر هستند تا ناشناس باقی بمانند! علیرام با قاطعیت لب میزند! _ گفتی اسمت تبسم بود؟ تبسم سری تکان میدهد که موهایِ مواجِ مشکیِ بلندش سُر میخورند و تا رویِ دست علیرام که به رویِ پهلویش باقی مانده، میرسند! _ خیلی خب! مهریهت رو چی بدم؟ تبسم شانهای بالا میاندازد! _ من عاشقِ گلِ رُزم! بیست و نه شاخه گل رز!